- میانگین رای 283 نفر
- کیفیتDvdRip HQ
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان90 دقیقه
- کارگردان
- بازیگران
خلاصه داستان:یک فاحشه خوش شانس با مافیا مخلوط می شود.
برای دریافت آدرس های جدید ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
کاربران گرامی جهت رفع مشکل اشتراک به تلگرام مراجعه نمایید
خلاصه داستان:یک فاحشه خوش شانس با مافیا مخلوط می شود.
خلاصه داستان:آگوستو واله یک دوستدار طبیعت و صنعتگر جوان از لمباردی است.
خلاصه داستان:سارقان هنر یک هواپیمای 747 را ربوده ، مه زده و با برخورد به اقیانوس ، آنها و مسافران را در زیر یک صد فوت آب به دام می اندازند.
خلاصه داستان:در خارج از فصل سرد و بارانی مردی به یکی از شهرهای ساحلی می رسد و نام خود را فقط به عنوان Pier می زند و تنها هتل را باز می کند. ورود او کنجکاوی را برانگیخته و ...
خلاصه داستان:فرانک کاپوآ یک ستاره در حال ظهور در مدار مسابقه است که آرزو دارد یک بزرگ - ایندیاناپولیس 500 را از آن خود کند. اما برای رسیدن به آنجا خطر از دست دادن همسرش الورا به رقیب خود ، لوتر را دارد ...
خلاصه داستان:کشیش ردیف لغزش به جوانهای جوان کمک می کند تا زندگی بهتری داشته باشند. این خشم فروشنده محلی مواد مخدر را در پی دارد که گله های خود را به دنبال وزیر خوب می فرستد.
خلاصه داستان:راجو در نتیجه فرار از پدر تلخ خود ، یک قاضی ولسوالی ، که سالها پیش مادر راجو را از خانه بیرون آورده بود ، به عنوان بی سرپرست زندگی می کند. راجو به عنوان پدر جانشین خود با Dacoit (راهزن وانت پیكتی) به عنوان پدر جانشین خود تكیه می كند كه این مرد واقعاً مسئول سوء تفاهم اصلی بین والدین است. راجو او را به قتل می رساند ، و سپس سعی می کند پدرش را بکشد ، اما شکست بخورد ، دستگیر می شود و درست قبل از پدر خود ، که به عنوان قاضی در آنجا ریاست می کند ، به دادگاه می رود. راجو دوست دختر كودكي خود را به عنوان نماينده قانوني خود دارد و اكنون هميشه پدرش است كه بايد بدون نشان دادن احساسات شخصي قضاوت كند.
خلاصه داستان:نینو ، یک فرد معمولی طبقه کارگر ، متوجه می شود که یک فرد ضربتی استخدام شده است که او را بکشد. او کشف می کند که یک زن ثروتمند ربوده شده است و هرکس که درگیر آن شد ، کشته می شود. با این حال ، نینو ربطی به آدم ربایی نداشته و باید دریابد چه کسی قاتلان را ارسال کرده و آنها را متوقف کرده است قبل از اینکه خیلی دیر شود
خلاصه داستان:هالی" (هپبورن) در آپارتمانی در شرق منهتن با گربهای که نامی ندارد زندگی میکند. او هر روز به ویترینهای جواهرفروشی تیفانی سر میزند؛ سروصداهایش همسایه طبقه بالائی خود، عکاسی ژاپنی بهنام "یونیوشی" (رونی) را اذیت میکند. روزی نویسندهای بهنام "پل" (پپارد) که در همان آپارتمان زندگی میکند و مورد حمایت مالی زنی مسنتر از خود، "خانم فیلنسون" (نیل) قرار دارد، وارد زندگی هالی میشود. پس از یک مهمانی عجیب و غریب هالی، پل با یک تگزاسی به نام "داک" (ابسن) روبهرو میشود که در پانزده سالگی هالی با او ازدواج کرده بوده است. هالی به پل توضیح میدهد که مدتها پیش این ازدواج فسخ شده است و او کمک میکند تا تگزاسی دل شکسته به خانه و زندگی خودش بازگردد. به زودی پل متوجه میشود که به هالی دلباخته است و به این دختر عجیب و غریب پیشنهاد ازدواج میدهد. اما هالی نمیپذیرد و اعلام میکند که قصد دارد با "خوزه" (ویلالونگا)، میلیونری اهل آمریکای جنوبی، ازدواج کند...
خلاصه داستان:صنعتگر پیر وردیر با پرتاب او از قطار ، معشوقه خود ژان آنچلین را می کشد. شوهرش ، آنچلین ، تصمیم می گیرد از قاتل همسرش انتقام بگیرد ، که به موجب عدالت تبرئه شده است. او در خانه اش منتظر او می ماند و او را آویزان می کند. او مکان را غیب می گذارد ، حداقل این همان چیزی است که او فکر می کند. اما متأسفانه برای او ، لامبرت ، راننده تاکسی شاهد او بوده است. آنچلین چاره ای جز رهایی از او ندارد