شهر رم جدید با دوئل سزار کاتیلینا، هنرمندی درخشان به نفع آیندهای آرمانشهری، و شهردار حریص فرانکلین سیسرو روبرو میشود. بین آنها جولیا سیسرو است که وفاداری او بین پدرش و او تقسیم شده است ...
پدر و پسری که به عنوان نگهبان برای یک شرکت کامیون زرهی کار می کنند، در حالی که روی یک پل هستند با تیمی از دزدان احتمالی روبرو می شوند. آنها به دام می افتند و باید نقشه ای برای فرار و اطمینان از بقای خود بیاورند.
لوسیوس پس از تسخیر خانهاش توسط امپراتوران ظالم که اکنون رم را رهبری میکنند، مجبور میشود وارد کولوسئوم شود و باید به گذشتهاش نگاه کند تا قدرتی پیدا کند تا شکوه رم را به مردمش بازگرداند.
خلاصه داستان:کاترین و مارچلو در خانه خود خلوت هستند و زیر نور شمع زندگی می کنند. آنها که نمی توانند بی عدالتی در پس از دست دادن کودک 9 ماهه خود را بپذیرند ، با خود تخریبی آهسته اما مشخص روبرو هستند.
خلاصه داستان:زندگی نمایشی ساموئل لانگورن کلمنس ، طنزپرداز جاویدان ، معروف به مارک تواین ، از دوران خلبان قایق رودخانه در رودخانه می سی سی پی تا زمان مرگش در سال 1910 اندکی پس از بازگشت دنباله دار هالی.
خلاصه داستان:پس از خروج از زندان ، استاد دزد کوری با یک فرار بدنام و یک پلیس سابق الکلی از مسیرها عبور می کند. این سه نفر برای طراحی یک دزدکی پیچیده اقدام می کنند.
خلاصه داستان:یک مکانیک جوان گاراژ (بابی) و میزبان فست فود (رز) با هم ملاقات می کنند و به سرعت عاشق می شوند. بابی در حالی که یک شب برای یک قرار ملاقات بود ، "جعلی" می شود که یک فروشگاه رفاهی را نگه داشته است. شوخی می رود ...
خلاصه داستان:خواهر لوک پس از ترک یک خانواده ثروتمند بلژیکی برای راهبه شدن ، در هنگام بحران ، ناامیدی و جنگ جهانی دوم با ارادت خود به نذورات خود مبارزه می کند.
خلاصه داستان:در سال 1870 ، یک خانواده استعماری جامائیکا فرزندان خود را برای تحصیل مناسب به انگلیس می فرستد اما کشتی آنها توسط دزدان دریایی که بچه ها را دوست دارند ، تصرف می شود.
خلاصه داستان:در یک شب کریسمس ، یک محکوم سابق ، رابرت هربین ، با یک زن متاهل ایتالیایی زیبا مارته درووت آشنا می شود که چیزهای زیادی برای پنهان کردن دارد.
خلاصه داستان:پس از یک دوره تعطیلات در هاوایی ، جوآنا "جوی" درایتتون به خانه والدینش در سانفرانسیسکو باز می گردد و نامزد خود را ، دکتر جان پرنتیس با مهارت بالا می آورد تا وی را به مادرش کریستینا درایتون معرفی کند که صاحب یک گالری هنری و او است. پدر مت درایتون که سردبیر ناشر روزنامه The Guardian است. جوی با یک آموزش لیبرال بزرگ شد و قصد دارد با دکتر جان پرنتیس که یک زن بیوه سیاه است ازدواج کند و برای همکاری با سازمان بهداشت جهانی باید در آن شب به ژنو پرواز کند. جوی پدر و مادر جان آقای پرنتیس و خانم پرنتیس را به صرف شام با خانواده خود دعوت می کند و این زوج بدون اطلاع از اینکه سفید پوست جوی از لس آنجلس به سان فرانسیسکو پرواز می کند. کریستینا همچنین از مونسینور رایان ، لیبرال که دوست خانواده او است دعوت می کند. در طول روز و شب ، خانواده ها درباره مشکلات فرزند و دخترشان بحث می کنند